صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 251

1. تن به بیماری دهد چشمش پی تسخیر ما

2. لنگ سازد خویش را آهوی آهوگیر ما

3. خانه ما در ره سیلاب اشک افتاده است

4. حیف از اوقاتی که گردد صرف در تعمیر ما

5. راه زلف او به طی کردن نمی آید به سر

6. ورنه کوتاهی ندارد طره شبگیر ما

7. آب می گردیم اگر بر روی ما آری گناه

8. بگذر ای پیر مغان دانسته از تقصیر ما

9. خاک راه انگار و درد جرعه ای بر ما بریز

10. گرد خجلت را بشو از چهره تقصیر ما

11. همچو زخم تازه خون گردد روان از جوی شیر

12. بیستون را بر کمر آید اگر شمشیر ما

13. بس که صائب شد خطا از صید و بر خارا نشست

14. خنده دندان نما زد اره بر شمشیر ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
* بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
شعر کامل
سعدی
* در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
* محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
شعر کامل
حافظ
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی