صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2535

1. ناله آتش عنانم رخنه در گردون کند

2. گریه پا در رکابم شهر را هامون کند

3. دامن فکر بلند آسان نمی آید به دست

4. سرو می پیچد به خود تا مصرعی موزون کند

5. دست لیلی را غرور حسن دارد در نگار

6. پنجه شیران مگر دلجویی مجنون کند

7. پای ما از خار صحرای جنون را ساده کرد

8. وای بر دستی که خار از پای ما بیرون کند

9. کار با عمامه و دور شکم افتاده است

10. خم درین محفل بزرگیها به افلاطون کند

11. رزق ما لب بستگان را بی طلب خواهد رساند

12. آن که خاک بی زبان را طعمه از قارون کند

13. صفحه را جیب و بغل گنجینه گوهر شود

14. خامه صائب چو دست از آستین بیرون کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی
* چنین پرشور از ان کان ملاحت گر جهان گردد
* رگ تلخی درین بستان به بادامی نمی ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهر موئی از آن زلف پریشان
* دل جمعی پریشان می‌توان یافت
شعر کامل
خواجوی کرمانی