صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2573

1. هر که خار آرزو در دیده دل بشکند

2. بی تردد پای در دامان منزل بشکند

3. از هجوم آرزو جای نفس در سینه نیست

4. سخت می ترسم که آخر شهپر دل بشکند

5. با دوصد بند گران عالم زما پرشور شد

6. آه اگر زور جنون ما سلاسل بشکند

7. از مروت نیست حرف سخت با عاشق زدن

8. سنگدل آن کس که بال مرغ بسمل بشکند

9. هر که بیش از ظرف می بخشد به ارباب سؤال

10. کاسه در یوزه را بر فرق سایل بشکند

11. دست مجنون از حجاب عشق بر دل نقش بست

12. شوخی لیلی مگر دامان محمل بشکند

13. سنگ گردد شیشه چون راجع به اصل خویش شد

14. دل زعصیان سخت چون گردید مشکل بشکند

15. خویش را بشکن، که برگردد به دریا زودتر

16. موج را بر یکدگر چندان که ساحل بشکند

17. به که از سر گیرد احرام حریم کعبه را

18. راهرو را زیر پا گر خار غافل بشکند

19. تشنه دریا به هر موجی تسلی کی شود؟

20. کی خمار من به آب تیغ قاتل بشکند؟

21. تار و پود موج این دریا بهم پیوسته است

22. می زند بر هم جهان را هر که یک دل بشکند

23. نیست در طالع دل بی حاصل ما را قبول

24. کیست صائب گوشه این فرد باطل بشکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
* گوشه تاج سلطنت می‌شکند گدای تو
شعر کامل
حافظ
* زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
* بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
شعر کامل
حافظ