صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2585

1. نور شمع طور کی گردد زهر محفل بلند؟

2. کی شود این شعله جانسوز از هر دل بلند؟

3. دوری راه طلب از همت کوتاه ماست

4. چون بود شبگیر کوته، می شود منزل بلند

5. دانه امید ما چون سر برون آرد زخاک؟

6. ابر تردستی نشد زین بحر بی حاصل بلند

7. ما زبان شکوه را بر یکدگر پیچیده ایم

8. از رگ ما خون به صد نشتر شود مشکل بلند

9. مهر بر لب زن که در خاموشی جاوید ماند

10. چون سپند آن کس که کرده آواز در محفل بلند

11. خضر را ما سبزه این بوم و بر پنداشتیم

12. گردبادی هم نشد زین دشت بی حاصل بلند

13. در زمان کلک صائب رفته رفته پست شد

14. بود اگر آوازه سحر از چه بابل بلند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا مگر یک نفسم بوی تو آرد دم صبح
* همه شب منتظر مرغ سحرخوان بودم
شعر کامل
سعدی
* ز اخوان راضیم تا دیدم انصاف خریداران
* گوارا کرد بر من چاه را از قیمت افتادن
شعر کامل
صائب تبریزی