صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2621

1. در کنار دایه حسن او جهان افروز بود

2. در دل سنگ این شرار شوخ عالمسوز بود

3. رشته پیوند من با گلرخان امروز نیست

4. مرغ من در بیضه با اطفال دست آموز بود

5. تا شدم روشن به چشم من جهان تاریک شد

6. زنگ بر آیینه من طالع فیروز بود

7. داغ سودا در حریم سینه سوزان من

8. منفعل از جلوه خود چون چراغ روز بود

9. در نیستان خامه من در میان خامه ها

10. همچو چشم شیر از گرمی جهان افروز بود

11. گرچه صائب روشن از من گشت این ظلمت سرا

12. اعتبارم در نظرها چون چراغ روز بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از کثرت روزن نشود مهر مکرر
* ای کج نظران کعبه و بتخانه کدام است؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ
* اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ
شعر کامل
وحشی بافقی
* گفت از این نوع شکایت که تو داری سعدی
* درد عشقست ندانم که چه درمان سازم
شعر کامل
سعدی