صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2624

1. شب که دامان سر زلف توام در چنگ بود

2. دامن صحرای محشر بر جنونم تنگ بود

3. در گلستانی که شبنم قفل بیرون درست

4. بلبل گستاخ ما پهلونشین رنگ بود

5. عالمی را دشمن جان کرد با من نامه اش

6. امن بودم تا جواب نامه من جنگ بود

7. در بهارستان وحدت سبزه بیگانه نیست

8. دست بر هر تار این قانون زدم آهنگ بود

9. تا غبار خودپرستی شستم از لوح بصر

10. رو به هر وادی که کردم خضر پیشاهنگ بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی
* ببستی چشم یعنی وقت خواب است
* نه خوابت آن حریفان را جواب است
شعر کامل
مولوی
* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی