صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2638

1. پیش ازین حسن مجرد تشنه زیور نبود

2. چشم دریا در خمار شبنم گوهر نبود

3. بلبل ما هر زمان بر شاخساری می نشست

4. بیضه افلاک ما را زیر بال و پر نبود

5. در گلستانی که ما گلبانگ عشرت می زدیم

6. زهره فریاد کردن حلقه را بر در نبود

7. خط او این نقش زد بر آب، ورنه پیش ازین

8. پرده دار آتش یاقوت خاکستر نبود

9. رفته رفته آب شد آیینه از تاب رخش

10. چون نگردد آب، آخر سد اسکندر نبود

11. خاطری از موی سر آشفته تر می خواستند

12. پیش ازین دیوانگی تنها به موی سر نبود

13. تنگدستی قسمت صاحبدلان امروز نیست

14. غنچه این باغ را در جیب هرگز زر نبود

15. در صدف تا داشت صائب گوهرم آرامگاه

16. کوه غم بر خاطرم از سنگ بد گوهر نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* بناهای آباد گردد خراب
* ز باران وز تابش آفتاب
شعر کامل
فردوسی
* بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
* فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
شعر کامل
حافظ