صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2775

1. تا نکرد از گریه چشم خویش را خاور سفید

2. از گریبانش نشد مهر بلند اختر سفید

3. عقل معذورست اگر شد در فروغ عشق محو

4. پیش خورشید درخشان چون شود اختر سفید؟

5. عاشق صادق نمی اندیشد از روز حساب

6. نامه صبح است در هنگامه محشر سفید

7. از خط مشکین یکی صد شد صفای عارضش

8. نامه آیینه می گردد زخاکستر سفید

9. تیشه از خون روی سخت کوهکن را سرخ کرد

10. تا نسازد راه قصر یار را دیگر سفید

11. از بناگوش تو دارد صبح چندین آب و تاب

12. می نماید از صفای شیر این شکر سفید

13. خون خود را مشک کردن کار هر بیدرد نیست

14. نافه را گردید ازین اندیشه موی سر سفید

15. دفتر ایام از افکار رنگین ساده بود

16. شد زنور رای صائب روی این دفتر سفید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند به هم مردم عالم گله خویش
* پیش که روم من که زعالم گله دارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر کوه گناه ما به محشر سایه اندازد
* نبیند هیچ مجرم روی خورشید قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو