صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2779

1. چشم ما را پرده غفلت شد ابروی سفید

2. باز ناورد از ختا این نافه را موی سفید

3. دیگران را گر ز پیری صبح آگاهی دمید

4. شد دل ما شیر مست غفلت از موی سفید

5. کی شود طبع هوسناکان زپیری تنگدل؟

6. ماه عید طفل طبعان است ابروی سفید

7. از جوانان نیست کم چون زنده دل افتاد پیر

8. صبح می رو بد زدلها غم به گیسوی سفید

9. با سیه رویان بود عفو خدا را روی حرف

10. قابل اقبال نبود نامه را روی سفید

11. تار و پود زندگانی را پریشان کردن است

12. جمع کردن خنده را چون صبح با موی سفید

13. کاکل عنبرفشان بر پشت آن سیمین بدن

14. هست چون خط سیه بر پشت آهوی سفید

15. هر که صائب روی گردان شد زاهل روزگار

16. می برد از ظلمت آباد جهان روی سفید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
* داند که سخت باشد قطع امیدواران
شعر کامل
سعدی
* همه عالم به تماشای تو شادند آری
* نومه عیدی و روی تو گل نوروزی است
شعر کامل
کمال خجندی
* پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
* من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
شعر کامل
حافظ