صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2820

1. در ایام تهیدستی فغان صاحب اثر گردد

2. ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر گردد

3. اگر یوسف چنین از پیر کنعان باخبر گردد

4. زکنعان بوی پیراهن گریبان چاک برگردد

5. نمی گیرد به خود نقش قدم این دشت پروحشت

6. مگر بوی جگر ما را به مجنون راهبر گردد

7. مده در بحر هستی لنگر تسلیم را از کف

8. که هر چینی که بر ابروزنی موج خطر گردد

9. نمی سوزد به بیمار محبت دل طبیبان را

10. زبیتابی مگر خون در رگ ما نیشتر گردد

11. محال است از محیط خودنمایی سر برآوردن

12. کدامین عکس را دیدی که از آیینه برگردد؟

13. ندارد می پرستی حاصلی غیر از سبکباری

14. خوشا مستی که از میخانه بی دستار برگردد

15. دل عاشق به فکر سینه پر خون نمی افتد

16. به کنعان این عزیز از مصر هیهات است برگردد

17. زسرو او کنار هر خس و خاری گلستان شد

18. همان آغوش ما چون حلقه از بیرون در گردد

19. نمی آید زما عاجزکشی چون خصم کم فرصت

20. دم شمشیر ما از یک نگاه عجز برگردد

21. یکی از چشم بندیهای عشق این است عاشق را

22. که همزانو بود با یار و دنبال خبر گردد

23. نمی دارد ترازوی عدالت سنگ کم صائب

24. گذارد هر که دندان بر جگر صاحب گهر گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیرزد همی زندگانیش مرگ
* درختی که زهر آورد بار و برگ
شعر کامل
فردوسی
* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* باش تا خواجه درین باب چه گوید، چه کند
* آب چون زنگ خورد یا می چون آب بقم
شعر کامل
فرخی سیستانی