صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2861

1. نشان یوسف گم گشته پیدا از تو می گردد

2. چراغ دیده یعقوب بینا از تو می گردد

3. تو چون در جلوه آیی از که می آید عنا نداری؟

4. که کوه طور در دامان صحرا از تو می گردد

5. فریبنده است چندان شیوه های چشم مخمورت

6. که بی تکلیف، زاهد باده پیما از تو می گردد

7. دل صد پاره ما را به داغ عشق روشن کن

8. که ذرات جهان خورشید سیما از تو می گردد

9. ترا هر کس که دارد از غم دنیا چه غم دارد؟

10. که چون می تلخی عالم گوارا از تو می گردد

11. به خورشید جهانتاب است چشم ذره ها روشن

12. نبیند روز خوش هر کس که تنها از تو می گردد

13. ترحم کن به حال بلبلان از گلستان مگذر

14. که گلهای چمن یکدست رعنا از تو می گردد

15. جدایی نیست چون تسبیح از هم خاکساران را

16. دل ما را به دست آور که دلها از تو می گردد

17. مزن مهر خموشی بر لب حرف آفرین صائب

18. که هر جا عندلیبی هست گویا از تو می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی
* حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
* و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید
شعر کامل
حافظ
* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی