صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2868

1. نگاه آشنا در چشم او بیگانه می گردد

2. مسلمان کافر حربی درین بتخانه می گردد

3. درین محفل خبر از نور وحدت عارفی دارد

4. که بر گرد سر هر شمع چون پروانه می گردد

5. مشو از تیغ رو گردان که چون صدچاک گردد دل

6. سراسر در حریم زلف او چون شانه می گردد

7. چه کیفیت زمی با بخت وارون می توان بردن؟

8. که نقل می به دستم سبحه صددانه می گردد

9. زبان شعله را گر خار و خس کوتاه می سازد

10. زچوب گل دل دیوانه هم فرزانه می گردد

11. به روی تازه، نان خشک را بر خود گوارا کن

12. که مهمان از فضولی بار صاحبخانه می گردد

13. اگر عقل گران تمکین به جولانگاه عشق آید

14. به اندک فرصتی بازیچه طفلانه می گردد

15. برآور از گل تعمیر پای خویش را صائب

16. که گردد گنج هر کس ساکن ویرانه می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* گر به باغ از ارغوان و لاله و نسرین وگل
* حله‌های گونه‌گون بافد همی باد شمال
شعر کامل
امیر معزی
* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی