صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2907

1. مجو آسایش از دل تا مرادی در نظر دارد

2. که نخل ایمن نباشد از تزلزل تا ثمر دارد

3. ز ابراهیم ادهم پرس قدر ملک درویشی

4. که طوفان دیده از آسایش ساحل خبر دارد

5. نگردد سد راه عاشقان دنیا و اسبابش

6. که پیش صف رساند خویش را هر کس جگر دارد

7. ندارد دیده کوتاه بینان ناخن کاوش

8. وگرنه در گره هر قطره دریای گهر دارد

9. مهیای فنا را از علایق نیست پروایی

10. نیندیشد زخار آن کس که دامن بر کمر دارد

11. ندیدم روز خوش تا رفت دامان دل از دستم

12. که در غربت بود هر کس عزیزی در سفر دارد

13. نگیرد هشت جنت جای جانان را، که خون گرید

14. اگر یعقوب غیر از ماه کنعان ده پسر دارد

15. زفکر عاقبت یک دم دلش فارغ نمی گردد

16. کجا در خاطر صائب غم دنیا گذر دارد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار نعره ز بالای آسمان آمد
* تو تن زنی و نجویی که این فغان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* تفاوتی نکند قدر پادشایی را
* که التفات کند کمترین گدایی را
شعر کامل
سعدی
* تو را اگر نفسی ماند جز که عشق مکار
* که چیست قیمت مردم هر آنچ می‌جوید
شعر کامل
مولوی