صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 291

1. سرخ رو می گردد از ریزش کف احسان ما

2. چون خزان در برگریزان است گلریزان ما

3. ما چو گل سر را به گلچین بی تأمل می دهیم

4. دست خالی برنگردد دشمن از میدان ما

5. ما به همت سرخ رویی را به دست آورده ایم

6. خشک از دریا برآید پنجه مرجان ما

7. غنچه دلگیر ما را باغ ها در پرده هست

8. می کند یوسف تلاش گوشه زندان ما

9. هستی جاوید ما در نیستی پوشیده است

10. در سواد فقر باشد چشمه حیوان ما

11. ما و صبح از یک گریبان سر برون آورده ایم

12. تازه رو دارد جهان را چهره خندان ما

13. گوهر شهوار، گردد مهره گل در صدف

14. گر بشوید بحر از گرد گنه دامان ما

15. ما چنین گر واله رخسار او خواهیم شد

16. بستگی در خواب بیند دیده حیران ما

17. گر چه طوفان از جگرداری است بر دریا سوار

18. دست و پا گم می کند در بحر بی پایان ما

19. در ریاض جان ز آه سرد ما خون می چکد

20. بی طراوت از سفال جسم شد ریحان ما

21. جسم خاکی جان ما را پخته نتوانست کرد

22. خامتر شد زین تنور سرد صائب نان ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زبان خامه ندارد سر بیان فراق
* وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
شعر کامل
حافظ
* آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
* وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
شعر کامل
مولوی
* قدم زنند بزرگان دین و دم نزنند
* که از میان تهی بانگ می‌کند خشخاش
شعر کامل
سعدی