صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2968

1. سبکسیر توکل کی پی هر رهنما گیرد؟

2. زمین بی نیازی نیست ممکن نقش پا گیرد

3. (زخورشید اختر ما تیره روزان کی جلا گیرد؟

4. چه پرتو چشم روزن از چراغ آسیا گیرد؟)

5. زمرگ تلخ پروا نیست بی برگ و نوایان را

6. چراغ تنگدستان خامشی را از هوا گیرد

7. ز ارباب طمع آزاد مردان می شمارندش

8. اگر پهلوی اهل فقر نقش بوریا گیرد

9. نه بر خود رحم دارد نفس نافرمان نه بر مردم

10. سگ دیوانه چون بیگانه پای آشنا گیرد

11. زخست تا نگیرد باز پس چشمش نیاساید

12. پر کاهی اگر از کشت گردون کهربا گیرد

13. زخورشید درخشان است نعل سایه در آتش

14. زهی غافل که جا در سایه بال هما گیرد

15. برد از راه بیرون هر دلیلی بی بصیرت را

16. به آسانی زدست کور هر طفلی عصا گیرد

17. زخون خویش غیرت می برم بر دامن پاکش

18. چسان بینم که آن دست بلورین را حنا گیرد؟

19. سیه دل شکوه از وضع جهان دارد، نمی داند

20. که عالم یوسفستان می شود چون دل جلا گیرد

21. نهالی را که رود نیل شایسته است میرابش

22. ز آب چاه کنعان تا به کی نشو و نما گیرد؟

23. چو دل شد آب، دست سعی از تدبیر کوته کن

24. که این دریا عنان اختیار از ناخدا گیرد

25. امید دستگیری دارد از مستغرق دریا

26. به مخلوق آن که از خالق زغفلت التجا گیرد

27. میان محرم و بیگانه فرقی نیست در غیرت

28. نخواهم خون من دامان آن گلگون قبا گیرد

29. زبس در خاکساری ریشه محکم کرده ام صائب

30. زپا افتد اگر استاده ای دست مرا گیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* شکر خدا که مرد به ناکامی و ندید
* مرگ مرا که می‌طلبد از خدا رقیب
شعر کامل
هاتف اصفهانی