صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3049

1. که می نالد که آه از جان شیدا برنمی خیزد؟

2. که می سوزد که دود از خرمن ما برنمی خیزد؟

3. عبث ای ابر زحمت می دهی دریای رحمت را

4. به صد طوفان غبار از خاطر ما برنمی خیزد

5. غبار خاطری دایم به چشم پرده می پوشد

6. که می گوید که گرد از روی دریا برنمی خیزد؟

7. اگر از عرش افتد کس، امید زیستن دارد

8. کسی کز طاق دل افتاد از جا برنمی خیزد

9. کدامین شب خیال خال او در سینه می آید

10. که مانند سپند از جا سویدا برنمی خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
* به مجنون یاد می دادم ز خود بیرون دویدن را
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین
* به چین زلف تو آید به بتگری آموخت
شعر کامل
سعدی
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ