صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3090

1. مرا پیغام لطفی از زبان خامه بس باشد

2. شب امیدواری از سواد نامه بس باشد

3. به مکتوبی حیات رفته من باز می آید

4. مرا صور قیامت از صریر خامه بس باشد

5. به آهی می توان دل را زمطلبها تهی کردن

6. که یک قاصد برای بردن صد نامه بس باشد

7. زیک فریاد بیتابانه صد فریاد می خیزد

8. سپندی از برای گرمی هنگامه بس باشد

9. به اندک سختیی، دل چاک می گردد سخنور را

10. که روی سخت ناخن بهر شق خامه بس باشد

11. مکن اسراف در اسباب شید و زرق ای زاهد

12. که چندین مرده را آن گنبد عمامه بس باشد

13. خموشی بحر بی پایان و سیلاب است گویایی

14. دلیل جهل، لاف علم از علامه بس باشد

15. چه در تحصیل بوی خوش، نفس چون عود می سوزی؟

16. نسیم خلق، مردان را عبیر جامه بس باشد

17. پریشان می کند اندک غمی وقت سخنور را

18. که یک مو بهر تشویش دماغ خامه بس باشد

19. گرفتم ترک دلدار از هجوم بوالهوس صائب

20. ایاز خاص را عیب قبول عامه بس باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی عمر زنده‌ام من و این بس عجب مدار
* روز فراق را که نهد در شمار عمر
شعر کامل
حافظ
* صورت یوسف نادیده صفت می‌کردیم
* چون بدیدیم زبان سخن از کار برفت
شعر کامل
سعدی
* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی