صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3186

1. کجا از هر مقلد کار ارباب بیان آید؟

2. نیاید از ده انگشت آنچه تنها از زبان آید

3. کند مغلوب شیطان را به همت نفس صاحبدل

4. که سگ بر گرگ مستولی به امداد شبان آید

5. کمانداری به ابروی سبکدست تو می زیبد

6. که زخم ناوکش بر مغز پیش از استخوان آید

7. مشو در خواری از حال عزیزان جهان غافل

8. که یوسف در لباس بندگان در کاروان آید

9. زفیض وسعت مشرب ندیدم سختی از دوران

10. که کشتی بی خطر بیرون زبحر بیکران آید

11. ندانم چیست طعم آن لب میخوش، همین دانم

12. که آب زندگی از دیدن او در دهان آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
* برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم
شعر کامل
سعدی
* به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
* تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
شعر کامل
سعدی
* شکسته وار به درگاهت آمدم که طبیب
* به مومیایی لطف توام نشانی داد
شعر کامل
حافظ