صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3236

1. به می آن کس که کلفت از دل پرشور من شوید

2. به شبنم رنگ خون از لاله خونین کفن شوید

3. اگر دریای رحمت این سبکدستی نفرماید

4. که را دارم غبار از چهره سیلاب من شوید؟

5. زبان آتشین در آستین دارد گرستن را

6. به اشک گرم روی خویش شمع انجمن شوید

7. اگر بر شوره زار افتد رهش گلزار می سازد

8. به هر آبی که روی خویش آن سیمین بدن شوید

9. ید بیضاست در روشنگری لطف عزیزان را

10. غبار از دیده یعقوب بوی پیرهن شوید

11. زمی گلگونه شرم و حیای یار افزون شد

12. عرق کی می تواند سرخی از سیب ذقن شوید؟

13. زغیرت نیست اشک بلبلان را بهره ای، ورنه

14. چرا هر صبح شبنم روی گلهای چمن شوید؟

15. تواند از سر من هر که بیرون برد سودا را

16. به آسانی سیاهی از پر و بال زغن شوید

17. زخجلت گر نگردد هر سر مویم رگ ابری

18. که از آلودگی روز جزا دامن من شوید؟

19. هنرمندی ندارد عاقبت، زحمت مکش صائب

20. که دست خود به خون از کار شیرین کوهکن شوید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
* هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
شعر کامل
سعدی
* چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد
* چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست
شعر کامل
حافظ
* به بوی سیب قناعت کنم ز باغ جهان
* لباس خویش چو به از غبار خویش کنم
شعر کامل
صائب تبریزی