صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3239

1. صدف گرد یتیمی از رخ گوهر نمی شوید

2. زبیم چشم، روی طفل خود مادر نمی شوید

3. نشد شیرینی گفتار من از شوربختی کم

4. که بحر تلخرو شیرینی از گوهر نمی شوید

5. نبرد از عیش من شیرینی گفتار تلخی را

6. سخن زنگار طوطی را زبال و پر نمی شوید

7. به ساغر زنگ غم نتوان زدودن از دل پرخون

8. که شبنم داغ را از لاله احمر نمی شوید

9. نگردد محو خط سرنوشت از گریه کردنها

10. که تیغ آبدار از خویشتن جوهر نمی شوید

11. زجوهر در سرشت سخت رو جهل است محکمتر

12. کجی را از نهاد تیغ، روشنگر نمی شوید

13. زعصیان چون سیه گردید دل بر گریه زورآور

14. که از اشک ندامت هیچ کس بهتر نمی شوید

15. سفید از گریه تا ابر سیه گردید، دانستم

16. که کس روی سیه را به زچشم تر نمی شوید

17. چنان گرم است عاشق در سراغ آن بهشتی رو

18. که از خود گرد ره در چشمه کوثر نمی شوید

19. به رنگ آن عقیق آتشین از آب می لرزم

20. اگرچه آب گوهر رنگ از گوهر نمی شوید

21. مشو خودبین کز این آیینه با آن تشنه جانیها

22. به آب خضر دست خویش اسکندر نمی شوید

23. به امید چه دل را آب سازد عاشق مسکین؟

24. که رو در چشمه خورشید آن کافر نمی شوید

25. اگر از مد احسان آب دریا بهره ای دارد

26. چرا گرد یتیمی صائب از گوهر نمی شوید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* لب از ترشح می پاک کن برای خدا
* که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
شعر کامل
حافظ
* بهر جائی که خون راند این تن پاک
* گیاه مهر، خواهد رستن از خاک
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی