صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3267

1. چشم شوخ تو چو بر همزن مژگان گردد

2. دو جهان فتنه به هم دست و گریبان گردد

3. در غبار دل ما آه عبث پیچیده است

4. این نه ابری است که از باد پریشان گردد

5. حیرت وصل زبان بند لب گفتارست

6. طوطی آن به که جدا از شکرستان گردد

7. بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال

8. پسته بی پوست محال است که خندان گردد

9. داغ محرومی اگر آب کند سایل را

10. به ازان است که شرمنده احسان گردد

11. از کفن جامه احرام سرانجام دهد

12. هرکه را درد طلب سلسله جنبان گردد

13. عشق هر روز شد از روز دگر مشکلتر

14. نیست در طالع این کار که آسان گردد

15. هرکه چون آبله در حلقه آهل نظرست

16. هر قدم گرد سر خار مغیلان گردد

17. در پریخانه دل نیست قرارش صائب

18. طفل اشکی که بدآموز به دامان گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
* که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
شعر کامل
سعدی
* صد هزاران دل گم گشته توان پیدا کرد
* گر شبی شانه کند موی عبیر افشان را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی