صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3302

1. سخنی کز دل بیتاب بود پردارد

2. نامه شوق چه حاجت به کبوتر دارد؟

3. پوست بر پیکر من قلعه آهن شده است

4. رگ ز خشکی به تنم جلوه نشتر دارد

5. خبر از گوهر اسرار ندارد غواص

6. این محیط از نفس سوخته عنبر دارد

7. خانه از بحر جدا ساخت به یک قطره آب

8. دل پر آبله ای بحر ز گوهر دارد

9. تخم چون سوخت، پریشان نکند دهقانش

10. دل سودازده جمعیت دیگر دارد

11. گوش تا گوش زمین پر ز گرانباران است

12. هیچ کس نیست که باری ز دلی دارد

13. از خط افسرده نشد گرمی هنگامه حسن

14. جوش دریا چه غم از خامی عنبر دارد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر آن سرم که ننوشم می و گنه نکنم
* اگر موافق تدبیر من شود تقدیر
شعر کامل
حافظ
* هزار جهد بکردم که یار من باشی
* مرادبخش دل بی‌قرار من باشی
شعر کامل
حافظ
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی