صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3312

1. تشنگان حال جگر سوختگان می دانند

2. خبر از تشنه ما ریگ بیابان دارد

3. شورش عشق و جنون را ز دل صائب پرس

4. روی دریا خبر از سیلی طوفان دارد

5. مرکز از دایره انگشتر فرمان دارد

6. مور در خانه خود حکم سلیمان دارد

7. می توان یافت ز عنوان که چه در مکتوب است

8. پا منه بر در آن خانه که دربان دارد

9. می کند خنده گل جلوه آغوش وداع

10. تا که دیگر سر تاراج گلستان دارد؟

11. اگر افتادن ما خاستنی خواهد داشت

12. سقف افلاک خطرهای نمایان دارد

13. پایه ناز دو بالا شود از خودبینی

14. شبنم آن به که ز گل آینه پنهان دارد

15. نکند زخم زبان بیخبران را بیدار

16. پای خوابیده چه پروای مغیلان دارد؟

17. هرکه را گوشه ای از وسعت مشرب دادند

18. گر همه مور بود ملک سلیمان دارد

19. خبر از خنده سوفار ندارد پیکان

20. چه اثر در دل غمگین لب خندان دارد؟

21. روز ما تیره ز اندیشه فردا شده است

22. خواب ما را غم تعبیر پریشان دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ
* ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
* تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
شعر کامل
حافظ
* تا چشمم اوفتاد به شاهین زلف تو
* عنقای عشق بر سر من آشیانه کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی