صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3316

1. هر که چون زانوی خود آینه داری دارد

2. روز و شب پیش نظر باغ و بهاری دارد

3. می کند جام علاجش به پف کاسه گری

4. هر سری کز خرد خام غباری دارد

5. چه شتاب است که در دیده من دارد اشک

6. باز سیماب بر آیینه قراری دارد

7. به تهیدستی من کیست ز ثابت قدمان؟

8. سر دیوار به کف دامن خاری دارد

9. به سیه روزی من کیست درین سبز چمن؟

10. داغ در مد نظر لاله عذاری دارد

11. خضر اگر راه به سرچشمه حیوان برده است

12. مست هم در دل شب آب خماری دارد

13. چهره صائب اگر رنگ فشان شد چه غم است؟

14. شکر لله مژه لاله نگاری دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی
* گر چه زندانی است دست خالیم در آستین
* کارساز عالمی از همت مردانه ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی