صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3341

1. روزگار طرب و نوبت غم می گذرد

2. ماتم و سور جهان زود ز هم می گذرد

3. خواب آسودگی و عرصه هستی، هیهات

4. صبح ازین مرحله با تیغ دو دم می گذرد

5. چه کند عرصه ایجاد به دلتنگی ما؟

6. سخن از تنگی صحرای عدم می گذرد

7. ماه و خورشید نتابند رخ از سیلی عشق

8. سکه را حکم به دینار و درم می گذرد

9. هیچ کس نیست که در فکر دل خود باشد

10. عمر مردم همه در فکر شکم می گذرد

11. لب لعل تو به این آب نخواهد ماندن

12. دور فرماندهی خاتم جم می گذرد

13. این چه چشم است که از غمزه بی زنهارش

14. آب تیغ از سر آهوی حرم می گذرد

15. صائب از اهل حسد می گذرد بر دل من

16. آنچه بر آینه از صحبت نم می گذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم از جای به تعظیم کلامش خیزد
* هر که چون صبح برآرد به تأمل دم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* چه لطیفست قبا بر تن چون سرو روانت
* آه اگر چون کمرم دست رسیدی به میانت
شعر کامل
سعدی