صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3366

1. حسن آن روز که آیینه مصفا می کرد

2. عشق در پرده زنگار تماشا می کرد

3. از نفس سوختگی خال لب ساحل شد

4. گوهر ما که تلاش دل دریا می کرد

5. شوق هر چاک که در پرده دل می افکند

6. رخنه ای بود که در گنبد مینا می کرد

7. برق آن حسن جهانسوز به یکدم می سوخت

8. شوق چندان که پر و بال مهیا می کرد

9. سنگ اطفال مرا لنگر بیتابی شد

10. ور نه دیوانه من روی به صحرا می کرد

11. آن که شد گوهر جان دو جهان پامالش

12. کاش یک بار نگاهی به ته پا می کرد

13. هر طرف نافه دل بود که می ریخت به خاک

14. هر گره کز سر زلف تو صبا وا می کرد

15. به تو می داد خط بندگی یوسف را

16. گر ترا دیده یعقوب تماشا می کرد

17. مردم از عشق مراد دو جهان می جستند

18. صائب از عشق همان عشق تمنا می کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دنبال یار رفت روان کرد آب چشم
* آن رفته باز نامد و اشکم روان بماند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی