صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3453

1. داغ هر لاله که بر سینه هامون باشد

2. مهری از محضر رسوایی مجنون باشد

3. دورگردی نشود مانع یکتایی دل

4. قطره در ابر همان در دل جیحون باشد

5. ناز گرداند ورق، حسن به انصاف آمد

6. یارب آن خط دلاویز چه مضمون باشد

7. گرچه دست ستم خار بلند افتاده است

8. کوته از دامن عریانی مجنون باشد

9. خوشدلی نیست درین دایره گوژ و کبود

10. وقت آن خوش که ازین دایره بیرون باشد

11. گرچه رنگین به نظر جلوه کند عالم خاک

12. نیک چون در نگری یک دل پرخون باشد

13. کیست با او طرف بحث تواند گشتن؟

14. هرکه را پشت به خم همچو فلاطون باشد

15. آنچه از چرخ به ارباب سخن می گذرد

16. جای رحم است بر آن سرو که موزون باشد

17. شکوه از داغ ندارد جگر ما صائب

18. جغد در گوشه ویرانه همایون باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من دلی ‌دارم ز عشقش گرم و پیش او شوم
* تا مگر بنشاند این گرمی به کافور و گلاب
شعر کامل
امیر معزی
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی