صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3501

1. بی سخن غنچه لبان مست مدامم کردند

2. باده از شیشه سربسته به جامم کردند

3. استخوان در تن من پنجه مرجان گردید

4. زان میی کز لب لعل تو به جامم کردند

5. در طلب رفت چو قمری همه عمر مرا

6. تا سرافراز به یک حلقه دامم کردند

7. کوه را لنگر من داشت سبک چون پر کاه

8. لاله رویان جهان کبک خرامم کردند

9. سالها سختی ایام کشیدم چو عقیق

10. تا عزیزان چو نگین صاحب نامم کردند

11. شدم از لاغری انگشت نما چون مه نو

12. تا درین دایره چون بدر تمامم کردند

13. لله الحمد که از خوان جهان روزی من

14. رغبتی بود که مردم به کلامم کردند

15. صائب از بی دهنی بود که شیرین دهنان

16. قانع از بوسه شیرین به پیامم کردند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* چنان سست است بازارم که می‌کاهد خریدارم
* جوی از قیمت من گر فروشندم به یک ارزن
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی