صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3513

1. عشرت روی زمین بی سر و پایان دارند

2. دخل بی خرج اگر هست گدایان دارند

3. فارغند از غم دستار و سرانجام لباس

4. چه حضورست که خورشید قبایان دارند

5. گرچه چون غنچه نورسته به ظاهر گرهند

6. در سراپرده دل عقده گشایان دارند

7. چهره نعمت الوان دو سه روزی سرخ است

8. دامن عیش ابد لقمه ربایان دارند

9. سرو از کشمکش باد خزان آزادست

10. بی کلاهان چه غم از فوطه ربایان دارند؟

11. بر سر گنج به خون جگر افطار کنند

12. این چه فقرست که این خواجه نمایان دارند

13. روزگاری است که ارباب تنعم صائب

14. چشم رغبت به لب نان گدایان دارند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی
* ببین ای پند گو آه من و بر مجمع دیگر
* چراغ خویش روشن کن که اینجا باد می‌آید
شعر کامل
محتشم کاشانی
* نکته‌ها رفت و شکایت کس نکرد
* جانب حرمت فرونگذاشتیم
شعر کامل
حافظ