صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3532

1. آتش خشم به یاقوت مدارا چه کند؟

2. تندی سیل به همواری دریا چه کند؟

3. بی مددکاری دل دست دعا بیکارست

4. تیشه بی بازوی فرهاد به خارا چه کند؟

5. نشود طول امل دام ره گرمروان

6. کشش رشته مریم به مسیحا چه کند؟

7. عقل را معرکه عشق کند طفل مزاج

8. نشود کودک ما محو تماشا، چه کند؟

9. گل ز یک خنده بیجا به زبانها افتاد

10. تا به آن غنچه دهن خنده بیجا چه کند

11. در نگیرد نفس شعله به خاکستر سرد

12. با دماغ من سودازده سودا چه کند؟

13. عشق در سینه ما گرد کدورت نگذاشت

14. نبرد سیل غبار از دل صحرا، چه کند؟

15. در مصافی که جگرداری رستم زال است

16. صائب خسته روان با تن تنها چه کند؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه در طلبت همعنان باد شمالم
* به گرد سرو خرامان قامتت نرسیدم
شعر کامل
حافظ
* عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست
* کان که عاشق شد از او حکم سلامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* به خاک پای عزیزان که از محبت دوست
* دل از محبت دنیا و آخرت کندم
شعر کامل
سعدی