صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3544

1. درد را سوختگان تو به درمان ندهند

2. جگر تشنه به سرچشمه حیوان ندهند

3. بیقراران تو چون دامن صحرا گیرند

4. خار را فرصت گیرایی دامان ندهند

5. علم رسمی ورق سینه سیه ساختن است

6. عارفان کودک خود را به دبستان ندهند

7. روزگاری است که بی پای ملخ، نزدیکان

8. مور را راه سخن پیش سلیمان ندهند

9. تا درین باغ چو شبنم نشود آب دلت

10. ره به سرچشمه خورشید درخشان ندهند

11. این چه رسمی است که ارباب سخاوت صائب

12. به کسی تا دل خود را نخورد نان ندهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ
* دل از من برد و روی از من نهان کرد
* خدا را با که این بازی توان کرد
شعر کامل
حافظ
* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی