صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3570

1. باد را راه در آن طره پیچان نبود

2. شانه را دست بر آن زلف پریشان نبود

3. در شهادت دل من همت دیگر دارد

4. نشوم کشته به زخمی که نمایان نبود

5. عندلیبی که به هر غنچه دلش می لرزد

6. بهتر آن است که در صحن گلستان نبود

7. دل ز تسخیر سر زلف تو شد شادی مرگ

8. مور را حوصله ملک سلیمان نبود

9. صحبت دختر رز طرفه خماری دارد

10. هیچ کس نیست که از توبه پشیمان نبود

11. شرمگینان به خموشی ادب خصم کنند

12. تیغ این طایفه در معرکه عریان نبود

13. شانه را ناخن تدبیر به سرپنجه نماند

14. مشکل زلف گشودن زهم، آسان نبود

15. آنقدر شور که باید همه با خود دارد

16. داغ ما در خم تاراج نمکدان نبود

17. مصرعی سر نزند از لب فکرت صائب

18. اگر آن زلف سیه سلسله جنبان نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ذره ام اما ز فیض داغ عالمسوز عشق
* روشنی بخش زمین و آسمان گردیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
* ندانمت که در این دامگه چه افتادست
شعر کامل
حافظ