صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3590

1. از ریاضت دل اگر آینه پرداز شود

2. چون صدف مخزن چندین گهر راز شود

3. طاقت حرف سبک نیست گرانقدران را

4. کاه، دیوار مرا شهپر پرواز شود

5. نبود سیرت شایسته خودآرایان را

6. که برون ساز محال است درون ساز شود

7. شده یک شهر به امید خرابی معمور

8. تا که را جلوه او خانه برانداز شود

9. نیست جز گوش گران، بار درین قافله ها

10. به چه امید جرس زمزمه پرداز شود؟

11. بر دل ساده من فکر علایق بارست

12. نقش بر بال و پرم چنگل شهباز شود

13. مغتنم دان دلت از عشق اگر گشت دونیم

14. کاین دری نیست به روی همه کس باز شود

15. نفس گرم من از بس جگرش سوخته است

16. کوه را ناله من سرمه آواز شود

17. شود از هستی خود در دو نفس پاک فروش

18. هرکه چون صبح به خورشید نظرباز شود

19. نیست در طالع شیرین سخنان آزادی

20. جای رحم است به طوطی که سخنساز شود

21. دل ما نیست تنک ظرف شکایت صائب

22. صبح محشر سر این شیشه مگر باز شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دروازه هستی را جز ذوق مدان ای جان
* این نکته شیرین را در جان بنشان ای جان
شعر کامل
مولوی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
* به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
شعر کامل
سعدی