صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3621

1. بوی دل از نفس باد صبا می آید

2. می توان یافت کز آن زلف دوتا می آید

3. بی قناعت نتوان شد به سعادت مشهور

4. این صفیری است که از بال هما می آید

5. ناله و خنده این باغ بهم پیچیده است

6. غنچه در وقت شکفتن به صدا می آید

7. همت از پیر مغان جوی که چون کار افتد

8. کار تیغ دو دم از قد دوتا می آید

9. می شود گرچه بیابانی از آواز تو هوش

10. دل رم کرده ز بوی تو بجا می آید

11. این کمانی که دل وحشی من زه کرده است

12. یک سر تیر ز من سایه جدا می آید

13. نیست در غیب اگر باغ و بهاری صائب

14. اینقدر معنی رنگین ز کجا می آید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق سازد حسن عالمسوز را در خون دلیر
* ذوالفقار شمع باشد بال و پر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
* ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
شعر کامل
حافظ
* ماجرای عقل پرسیدم ز عشق
* گفت معزولست و فرمانیش نیست
شعر کامل
سعدی