صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3625

1. چشم آیینه گر از خواب بهم می آید

2. مژه عاشق بیتاب بهم می آید

3. خون گرم است علاج دهن شکوه زخم

4. رخنه دل ز می ناب بهم می آید

5. خس و خاری که درین دامن صحرا پهن است

6. به سبکدستی سیلاب بهم می آید

7. در دل صاف نماند اثر تیغ زبان

8. زخم این آینه چون آب بهم می آید

9. صائب از جلوه مستانه آن دشمن دین

10. لب خمیازه محراب بهم می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگرچه عارض جانان سرشک و روی من دارد
* یکی چون شاخ آذرگون یکی چون برگ نیلوفر
شعر کامل
امیر معزی
* رای روشن ز بزرگان کهنسال طلب
* آبها صاف در ایام خزان می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بدخواه تو خود را به بزرگی چو تو داند
* لیکن مثلست آنکه چناری و کدویی
شعر کامل
انوری