صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3630

1. گر خس و خار ز گرداب برون می آید

2. خواجه از عالم اسباب برون می آید

3. نشود عقل حریف می گلرنگ به زور

4. ناشناور کی ازین آب برون می آید؟

5. سد یأجوج سخن نیست بجز خاموشی

6. شیشه از عهده سیماب برون می آید

7. عشق با حسن بود در ته یک پیراهن

8. ذره با مهر جهانتاب برون می آید

9. می کند رحم تراوش ز دل سنگ ترا

10. اگر از دست گهر آب برون می آید

11. غفلت از تشنه لبی سوخت مرا در جایی

12. که به ناخن ز زمین آب برون می آید

13. خامشی مهر لب هرزه درایان گردد

14. بحر از عهده سیلاب برون می آید

15. کشتی عقل فکندیم به دریای شراب

16. تا ببینیم چه از آب برون می آید!

17. اگر آن موی کمر ترک خم و پیچ کند

18. صائب از رشته جان، تاب برون می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با وجود ناامیدی بسکه مشتاق توام
* مدّعی گر مژدۀ وصلم دهد باور کنم
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* آن شعله ایم کز نفس گرم سینه سوز
* گرمی به آفتاب جهانتاب داده ایم
شعر کامل
رهی معیری
* تو صبح عالم افروزی و من شمع سحرگاهم
* گریبان باز کن تا بی تأمل جان برافشانم
شعر کامل
صائب تبریزی