صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3645

1. درد می را به من خاک نشین بگذارید

2. از پی خیر بنایی به زمین بگذارید

3. نقش امید در آیینه نماید خود را

4. هرکجا پای نهد یار، جبین بگذارید

5. قفل غمهای جهان را بود از صبر کلید

6. دست چون غنچه به دلهای غمین بگذارید

7. روز والاگهران می شود از نام سیاه

8. دامن نام ز کف همچو نگین بگذارید

9. نور از آینه بر خاک سکندر بارد

10. اثری گر بگذارید چنین بگذارید

11. خاکساری است نگهدار دل روشن را

12. پاس این گنج گهر را به زمین بگذارید

13. ما به شور از شکرستان جهان خرسندیم

14. این نمک را به جگرهای حزین بگذارید

15. لاغری دیده بد را زره داودی است

16. فربهی را به گهرهای سمین بگذارید

17. پیش سیلاب گرانسنگ فنا چون صائب

18. سد آهن ز سخنهای متین بگذارید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست
* این جای رفتنست و نشاید قرار کرد
شعر کامل
سعدی
* ساختم با آتش دل لاله زاری شد مرا
* سوختم خار تعلق نوبهاری شد مرا
شعر کامل
رهی معیری
* چون قوس قزح برگ رزان رنگ به رنگ اند
* در قوس قزح خوشهٔ انگور گمانست
شعر کامل
منوچهری