صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 368

1. زبان کوتاه باشد آشنای بحر گوهر را

2. بلندی حجت عجزست بازوی شناور را

3. به خون دل میسر نیست از دل آرزو شستن

4. به آب تیغ نتوان محو کرد از تیغ جوهر را

5. مکن چون تنگ ظرفان شکوه از داغ سیه بختی

6. که در طالع بهار بی خزانی هست عنبر را

7. کند یک جلوه گوهر پیش غواص و تماشایی

8. رسد فیض سخن یکسان، سخن سنج و سخنور را

9. نیندیشد ز درد و داغ نومیدی دل عاشق

10. که از آتش بود پروانه راحت سمندر را

11. من آن شیرین پسر را از پدر صائب برآوردم

12. اگر طوطی ز بند نی برون آورد شکر را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نپندارم ای در خزان کشته جو
* که گندم ستانی به وقت درو
شعر کامل
سعدی
* ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
* بگریز که او دشمن فرزانگی آمد
شعر کامل
وحشی بافقی
* از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست
* گوئی که عود خام بر آتش نهاده‌ئی
شعر کامل
خواجوی کرمانی