صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3684

1. ملایمت سپر خصم تندخو گردد

2. شراب شیشه شکن عاجز کدو گردد

3. به جوی رفته دگر بار آب می آید

4. که خاک باده کشان عاقبت سبو گردد

5. اگر تو چشم توانی ز هر دو عالم بست

6. دل سیاه تو آیینه دورو گردد

7. سیه ز نام به چشم عقیق شد عالم

8. دگر کسی به چه امید نامجو گردد؟

9. به حرف هیچ کس انگشت اعتراض منه

10. که مستفید شود از تو و عدو گردد

11. کسی که چاشنی بوسه کرده است ادراک

12. چسان تسلی ازان لب به گفتگو گردد؟

13. ز خامشی چو توان مایه دار شد صائب

14. چه لازم است کسی خرج گفتگو گردد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی
* راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
* بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود
شعر کامل
حافظ
* غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
* که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ