صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3696

1. ز باده چشم تو ظالم رحیم می گردد

2. اگر بخیل به مستی کریم می گردد

3. به جد و جهد اگر گرگ گوسفند شود

4. شریر هم به ریاضت سلیم می گردد

5. ز بیکسی به دل صاف من غباری نیست

6. گهر عزیز شود چون یتیم می گردد

7. سپند ریشه دوانید در دل آتش

8. چه وقت اختر ما مستقیم می گردد؟

9. در آن ریاض غمینم که غنچه پیکان

10. شکفته از دم سرد نسیم می گردد

11. دل از گشودن لب می شود تهی از درد

12. ز رخنه ملک اگر مستقیم می گردد

13. به چشم کم منگر در گناه اندک خویش

14. که هرچه خرد شماری عظیم می گردد

15. مده به خلوت دل راه خنده را صائب

16. که پسته را دل ازین ره دونیم می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما را به بخت شور خود ای دوست واگذار
* بادام تلخ در خور آغوش قند نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی
* هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
* در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
شعر کامل
حافظ