صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3726

1. غریق عشق چه اندیشه از خطر دارد؟

2. ز سر گذشته چه پروای دردسر دارد؟

3. اثر مجو ز دعا تا دلت درست بود

4. که در شکستگی این بیضه بال و پر دارد

5. پسر تلاش یتیمی کند ز حسن غریب

6. صدف چه آبله ها در دل از گهر دارد

7. کسی ز قید جهان همچو سرو آزادست

8. که با هزار گره دست بر کمر دارد

9. به شیشه باده پر زور کار سنگ دارد

10. ز بیقراری من آسمان خطر دارد

11. چنان که از سگ خاموش راهرو ترسد

12. ز آرمیدگی نفس، دل حذر دارد

13. چو نیست قسمت صائب حدیث تلخی ازو

14. چه سود ازین که لبت تنگها شکر دارد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* ملامتگوی بی‌حاصل ترنج از دست نشناسد
* در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی
شعر کامل
سعدی
* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی