صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3781

1. علاج غم به می خوشگوار نتوان کرد

2. به آب، آینه را بی غبار نتوان کرد

3. اگرچه تشنه فریب است موجهای سراب

4. مرا به جلوه دنیا شکار نتوان کرد

5. کنار بام حوادث مقام راحت نیست

6. تلاش مرتبه اعتبار نتوان کرد

7. چو آب و آینه از سادگی درین گلزار

8. نظر سیاه به نقش و نگار نتوان کرد

9. فریب شمع چو پروانه خورده ام بسیار

10. مرا به چرب زبانی شکار نتوان کرد

11. اگر به حال جگر تشنگان نپردازد

12. ملامت گهر آبدار نتوان کرد

13. ز آب گوهر نیکی به ابر برگردد

14. به جان مضایقه با تیغ یار نتوان کرد

15. مشو به دیدن خشک از سمنبران قانع

16. که از بهار قناعت به خار نتوان کرد

17. چنین که تیغ مکافات در زبان بازی است

18. صدا بلند درین کوهسار نتوان کرد

19. خضاب، پرده پیری نمی شود صائب

20. به مکر و حیله خزان را بهار نتوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داغی که به امید نمک چشم گشوده است
* مپسند که از مرهم کافور شود خشک
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ
* گر کسی گفت که چون قد تو شمشادی نیست
* اگر آن قامت و بالاست بگو راست که نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی