صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3982

1. اسیر عشق تو دلتنگ از الم نشود

2. حجاب خنده این کبک کوه غم نشود

3. کجا به درهم ودینار می شود معمور

4. به درد وداغ تو هر دل که محتشم نشود

5. ز حرف مردم عالم کشیده دار انگشت

6. که زود عمر تو کوتاه چون قلم نشود

7. کراست زهره تواند به گرد ما گردید

8. اگر کبوتر ما دور از حرم نشود

9. به زیر بار ستم روزگار خم سازد

10. ز بار طاعت حق قامتی که خم نشود

11. به سنگ کم نکند التفات مرد تمام

12. خداپرست مقید به یک صنم نشود

13. که رو نهاد به هستی که از پشیمانی

14. نفس گسسته به معموره عدم نشود

15. ز انقلاب توان برد جان به همواری

16. که آب آینه هرگز زیاد وکم نشود

17. شود ز گردگنه پاک سینه ای صائب

18. که غافل از نفس پاک صبحدم نشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
* چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد
شعر کامل
حافظ
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی