صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4055

1. از چشم ودل کی آن گل سیراب بگذرد

2. خودبین کجا ز آینه وآب بگذرد

3. در سینه های صاف نگیرد قرار دل

4. زود از بساط آینه سیماب بگذرد

5. چون آب شور کام جهان تشنگی فزاست

6. سیراب تشنه ای که ازین آب بگذرد

7. در جوی شیر کاسه به خون جگر زند

8. از می کسی که شب مهتاب بگذرد

9. ظلم است زندگانی روشندلان چو شمع

10. جایی بغیر گوشه محراب بگذرد

11. بر قرب دل مبند که با ربط آفتاب

12. در کان مدار لعل به خوناب بگذرد

13. پیری به صد شتاب جوانی ز من گذشت

14. پل را ندیده ام که ز سیلاب بگذرد

15. گیرنده است پنجه خونهای بیگناه

16. چون ناوک تو از دل بیتاب بگذرد

17. چو موسم شباب دم صبح شیب را

18. صائب روا مدار که در خواب بگذرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن زلف مکن شانه که زنجیر دل ماست
* بر هم مزن آن سلسله را شانه نگه دار
شعر کامل
وحشی بافقی
* از آن اهل دل در پی هرکسند
* که باشد که روزی به مردی رسند
شعر کامل
سعدی
* گفتی، ار من بروم هیچ مرا یاد کنی
* این حکایت به کسی گوی که جان خواهد داشت
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی