صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 418

1. گزیری از علایق نیست زیر چرخ یک تن را

2. رهایی نیست زین خار شلایین هیچ دامن را

3. جنون دوری از عقل گرانجان کرد آزادم

4. که می گردد دل از سرگشتگی خالی فلاخن را

5. به پایان زود می آید، بود شمعی که روشنتر

6. درین عالم اقامت کم بود جانهای روشن را

7. میسر نیست آزادی ز خود بی همت مردان

8. که جز رستم برون می آورد از چاه بیژن را؟

9. دم جان بخش را تأثیر در آهن دلان نبود

10. نسازد قرب روح الله روشن، چشم سوزن را

11. ندارد سیری از روی نکو، چشم نظربازان

12. تهی چشمی نگردد کم ز مهر و ماه، روزن را

13. ندارد عاقبت بین شکوه صائب از سیه بختی

14. که حق بیش است بر آیینه از گلزار، گلخن را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی
* ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
* نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
شعر کامل
سنایی