صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4271

1. سرو این چنین ز شرم تو گر آب می شود

2. طوق گلوی فاخته گرداب می شود

3. عکس تو چون به خانه آیینه می رود

4. در پشت بام آینه مهتاب می شود

5. شبنم گل از مشاهده آفتاب چید

6. دولت نصیب دیده بیخواب می شود

7. چون نخل موم، توبه پا در رکاب ما

8. از روی گرم ساغر می آب می شود

9. نسبت به شغل بیهده ما عبادت است

10. از عمر آنچه صرف خور و خواب می شود

11. لب تشنه ای که صدق طلب خضر راه اوست

12. صائب ز ریگ بادیه سیراب می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* آبنوسم در بن دریا نشینم با صدف
* خس نیم تا بر سر آیم کف بود همتای من
شعر کامل
خاقانی