صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4281

1. دل بی غبار از لب خاموش می شود

2. از جوهر آب آینه خس پوش می شود

3. بی مغز را کند دهن بسته مغزدار

4. خوان تهی نهفته به سرپوش می شود

5. در هر کجا فسانه چشم تو سر کنند

6. چشم غزال، خواب فراموش می شود

7. از صبح اگر خموش شود شمع دیگران

8. روشن دلم ز صبح بناگوش می شود

9. گردش ز جا نخیزد اگر خاک ره شود

10. هر کس که از خرام تو مدهوش می شود

11. بار سلاح عاریه مردان نمی کشند

12. دریا ز موج خویش زره پوش می شود

13. تلخی که نوش جان کنی آن را، شود شکر

14. نیشی که در جگر شکنی نوش می شود

15. می حسن را ز پرده شرم آورد برون

16. گل در شکفتگی همه آغوش می شود

17. چون آب ازانفعال فرو می رودبه خاک

18. سروی که با نهال تو همدوش می شود

19. صائب خموش باش که در مجلس شراب

20. می عاجز از پیاله خاموش می شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کجا سر پنجۀ من شانۀ زلف تو خواهد شد؟
* که این دولت نصیب بخت شمشاد است می دانم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد
* خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت
شعر کامل
حافظ
* پیران سخن ز تجربه گویند گفتمت
* هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن
شعر کامل
حافظ