صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4436

1. خوب است که بی رنج طلب کام برآید

2. آن کام چه ارزد که به ابرام برآید

3. آتش نفسان گوش به تعظیم بگیرند

4. هرجا که من سوخته را نام برآید

5. ریزند کواکب چو عرق از رخ گردون

6. آن روز که خورشید تو بر بام برآید

7. نقش قدمش شمع ره گرمروان است

8. از شوق تو آن کس که ز آرام برآید

9. در باده اگر سرمه نریزد ادب عشق

10. فریاد اناالحق ز لب جام برآید

11. شرمنده ام از عشق که با شغل دوعالم

12. نگذاشت کباب دل من خام برآید

13. از گردش چشم تو دل چرخ فروریخت

14. چون حوصله از عهده این جام برآید

15. صائب چو ز اندیشه روزی است مرا رزق

16. زینم چه که برگرد جهان نام برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زبان خامه ندارد سر بیان فراق
* وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
شعر کامل
حافظ
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* آشنایی نه غریب است که دلسوز من است
* چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت
شعر کامل
حافظ