صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4470

1. دولت چونیست باقی بربادرفته باشد

2. خوابی که از خیال است از یاد رفته باشد

3. از جمع وخرج هستی چون حاصلی نداریم

4. اوراق زندگانی بربادرفته باشد

5. هر کس که زندگی را در بندگی سرآورد

6. امیدهست از اینجا آزادرفته باشد

7. زین صیدگاه ما را دلبستگی به دام است

8. چون دام هست در خاک صیادرفته باشد

9. پیچیده است در کوه آوازتیشه او

10. هرچنداز نظرهافرهادرفته باشد

11. در جمع کردن دل کوشش بجاست مارا

12. گرزین خرابه یک دل آبادرفته باشد

13. از امتداد هجران ترسی که دارم این است

14. کز یاد او مبادا بیدادرفته باشد

15. بر عمر رفته افسوس صاحبدلان ندارند

16. خرمن چو پاک گردید گو باد رفته باشد

17. بعد از هلاک گشتن دردی که دارم این است

18. کز دل غمش مبادا ناشادرفته باشد

19. با یاد آن یگانه صائب اگردو عالم

20. از یادرفته باشداز یادرفته باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی
* تا کی در انتظار قیامت توان نشست
* برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی