صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4478

1. آن چشم اگر چه خود را بیمارمی نماید

2. غافل مشو ز مکرش عیارمی نماید

3. دزدیدن تبسم پیداست از لب او

4. آبی که در عقیق است ناچارمی نماید

5. دشواریی ندارد راه فنا ولیکن

6. راهی که بی رفیق است دشوارمی نماید

7. هرکس ز روزن دل در عالم است سیار

8. عالم به چشم مستان گلزارمی نماید

9. در پیش پا فتاده است مستی وهوشیاری

10. در هرکه هرچه باشدرفتارمی نماید

11. از ره مرو به صورت معنی طلب کن از خلق

12. پای به خواب رفته بیدار می نماید

13. سیل بنای هستی است زخم گران رکابش

14. شمشیر اگر به ظاهرهموارمی نماید

15. یک دانه بی شمارست از آسیای گردون

16. از چشم کوراشکی بسیار می نماید

17. چین جبین دنیا با داغ زردرویی

18. در چشم این خسیسان دینار می نماید

19. آن کس که در سراغش برهم زدم جهان را

20. صائب ز روزن دل دیدار می نماید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
* که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
شعر کامل
حافظ
* تیغش که چون بنفشه کبودی همی نمود
* در حال سرخی بَقَم و ارغوان‌ گرفت
شعر کامل
امیر معزی
* بی حاصلی نگر که شماریم مغتنم
* از زندگانی آنچه به خواب گران گذشت
شعر کامل
صائب تبریزی